هیچی (قطعا اغراق کردم) به اندازه ی رو روال افتادن زندگی روزمره (در مسیر درست البته) نمیتونه روحم رو صیقل بده و در حال حاضر این اتفاق داره میفته و حتی پی ام اس رو هم قابل تحمل میکنه.

نمیدونم گفتم یا نه ولی چند جلسه س روانکاوی رو شروع کردم. برای منی که آدم حرف زدن نیستم سخته ولی راضیم و ادامه میدم. امیدوارم بتونم در نهایت با خودم و دنیای اطرافم به یه صلح نسبی برسم.

 

× میترسم از تصمیمم ولی دارم تو این مسیر میرم. به خودم اجازه میدم که بترسم. شاید همین ترس خیلی جاها بتونه برام محرک مناسبی باشه و خوبیش اینه این دفعه تنها نیستم. دکترمم باهامه تا با هم این مسیرو بریم. همون جمله قدیمی: نمیذارم ترس از شکست مانع حضورم تو مسابقه بشه.

× یادتونه از اهمال کاری میگفتم؟ در ریزترین و درشتترین مسائل این عادت زشت رو دارم. نشون به اون نشون که هنوز انگشتامو رو کیبورد ت ندادم تا گوگل کنم که چطوری به کیبورد لپتاپم میتونم نیم فاصلع بذارم!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ترآن تکنولوژی نوین Kathy وبلاگ فروشگاه کولر گازی وستن ایر جوهر سفید سلامت روان جامع ترين وب سايت پيش بيني مسابقات ورزشي کلبه قرآن دارالشفاء